- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مدح و مناجات با حضرت سیدالشهدا علیهالسلام
از همه پا خوردهام در این جهان الّا حسین هر بهاری میشود آخر خزان الّا حسین من تهی دسـتم، فقـیرم، بیـنوایم، بیکسم کیست تا یاری کند ای ناتوان الّا حسین چون پـدر بـالا سـرم بوده ز روزِ اوّلین مطمئـنم نیست یاری مهـربان الّا حسین ما حـسینیهای عـالم، برتـرینِ عـالـمـیم قبلهگاهی نیست بر صاحبدلان الّا حسین گریه کنها را خودِ زینب کفالت میکند چه کسی ما را بَرَد تا آسـمان الّا حسین در فضایِ هیئتاش باید تنّفس کرد و بس روضه را کرده چه کس دارالأمان الّا حسین آبرو داری همیشه خصلتِ اربابِ ماست کیست تا اهـدا کند نام و نشان الّا حسین
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت سیدالشهدا علیهالسلام
بیتو باحـال پریشان و خرابم چه کـنم با دل سـوخـته و چشم پُر آبـم چه کـنـم کعبه را دور ضریحت به طواف آوردی من که دور از حرمت در تب و تابم چه کنم هرچه خواندیم به جز عشق تو بیحاصل بود نـشود نـام تو سر لـوح کـتابـم چه کـنم روز محشر که عملها همه سنجیده شود تو به دادم نرسی وقت حـسابم چه کـنم گرچه از دور به چشم همه چون دریایم بیتو و اشک غمت مثل سرابم چه کنم بعد یک عمر که زیر علمت سینه زدم چشمهای تو اگر کـرد جوابـم چه کـنـم به همه گـفـتهام اربـاب مرا میخـواهد پیش مردم نکنی دوست خطابم چه کنم شبی از عمر اگر سر برسد بعد از این نـکـنـد روضۀ گـودال کـبـابـم چه کـنم
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام
در سر ما نوکران غیر از هوای روضه نیست زندگی درد است آنجا که بنای روضه نیست خانه در آشفـتگی شهر حسرت ساخته آنکه در تاب و تبش جایی برای روضه نیست
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
پـای قـرار عـاشـقـیات سـر گـذاشـتی از هرچه بهـتر است تو بهـتر گذاشتی مـفـتـاح مـشـکـلات بزرگ قـبـیـلـه را در دست های کوچک اصغـر گذاشتی
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
عشقِ تو در دو جهان غرق امیدم میکند چشمت از دیگر طبیبان نا امیدم میکند کنج هیئت، زیر پرچم، وعدۂ دیدارِ ماست مـادرت میآید و غـرقِ امـیـدم میکند در تو آیات خدا نازل شده ست و تا ابد نـام تـو پـابـنـدِ قـرآنِ مـجـیـدم میکـنـد غصّهها و قـفل های بسته میدانند که؛ اشکهایِ روضهات صاحب کلیدم میکند سینه زن یا گریه کُن یا روضه خوان یا چای ریز چشم پوشیهایِ تو شخص مفیدم میکند شالِ مشکی! سر درِ خانه زدم پرچم سیاه این سیاهی ها خلاصه روسفیدم میکند چشمهایت عاقبت یکروز میگیرد مرا حتم دارم مثل «حُر» آخر شهیدم میکند!
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
پرچمت سایۀ روی سر این نوکرهاست بال جبریل امین شهپر این نوکرهاست یا حـسین از همۀ عـرش فـراتـر رفته هرکه در روضۀ تو نوکر این نوکرهاست من فقط در وسط روضه نفس میگیرم این نفس ها نفـس آخر این نوکرهاست
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
روشن شد از چراغ حسینیه طور اشک خورشید غبطه میخورد اینجا به نور اشک داودهـای مـرثــیـه از راه مـیرسـنـد با آیـههای تـشنه لبی از زبـور اشک یک شب به رونـمایی این شعـرها بیا در محفل صمیمی ما با حضور اشک بعد از هـزار سال نشد مرهـمی شود از کوچه باغ زخم تن تو عبور اشک لَـن تَـبـرُدَ مُـصـیـبـتُـکَ فـی قــلـوبـنـا گرم است از حرارت داغت تنور اشک در خواب نامت آمد و گـفتم نگریمت اما شدم دو مرتبه مغلوب زور اشک راز شفای نذریات این است مادرت در طبخ آن به جای نمک ریخت شور اشک آوردهاند… روی شما را زمین زدند اینجا شکست چون دل راوی غرور اشک
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
از سرورِ هر دو عالم نزد ما غم بهتر است گریه بر تو از نماز نیمه شب هم بهتر است واقعاً اشک براى روضه چیز دیگرى است در سلوکِ ما فرات از آب زمزم بهتر است گریههایم را بگیری بی گمان دق میکنم مردن از دنیاى بی گریه برایم بهتر است در جواب اینکه شأن گریه کنهای تو چیست از برای این سؤال «الله اعلم» بهتر است هر که به جایی رسید از نوکریِ تو رسید نـوکـری تـو ز آقـایی عـالـم بهـتر است نوحه دم دادیم و با این دم مسیحا دم شدیم از دم روح القدس واللهِ این دم بهتر است یازده ماه از خـدا مـاه شما را خواستـیم از تـمام مـاههـا مـاه محـرم بـهـتر است رتـبـۀ پیـرِغـلامان تو نزدِ فـاطمه است چون غلامیِ شما با قامتِ خم بهتر است گر به زیرِ نـاودانِ کعـبه هـم باشم ولی معتقد هستم که باشم زیرِ پرچم بهتر است
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
از ازل در سر من میل تـماشای تو بود داشتم هر چه به دل جمله تمنای تو بود آنچه در وقـت نمازم کمرم را خـم کرد سجده بر حق به سرِ تربت اعلای تو بود سرِ بازار جـنـون رفـتم و دیـدم با چشم عقل مجنون تو، آشفته و شیدای تو بود عزّت هر دو جهان بسته به اشک است حسین نم اشکی که روان جانب دریای تو بود این چه سری است ازل تا به ابد محتاجیم احـتـیاج هـمه بر مهـر و تـولای تو بود تا ابـد نـوکر تو، نوکـر تو خـواهـد ماند تاج شاهی من از خاک کف پای تو بود شجـری دیـدهام از سـلـسـلـۀ نـوکـریام ریشـۀ آن شـجـرم در گـل بابـای تو بود مـادرت گـفت بـنـی به دلـم صور دمـید محشر سینـۀ من خشکی لبهای تو بود
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام
مائیم و فقـط روضۀ ارباب و دگر هیچ چشمان پُر آب و دل بیتاب و دگر هیچ چون روزنهای چشم فرو بسته از عالم وابستۀ خورشید جهـان تاب و دگر هیچ انـدوخـتـه جـز اشـک نـداریـم بـه دنـیـا مائیم و همین گـوهـر نایاب و دگر هیچ انـدازۀ یک قـطره اگـر اشک فـشـانـدیم شد کوه گنه شسته به سیلاب و دگر هیچ راه دل مـا را بـه حـرم خـتـم نــمـودنـد هر راه به جز این شده گرداب و دگر هیچ چون پـرچـم سـیّـار عـزا خـانه به دوشم چون ابر سبک بارم و بیخواب و دگر هیچ در حشر چو پرسند که سرمایه چه داری گویم که غمِ حضرت ارباب و دگر هیچ
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
برای خیر من همیشه فـتح باب میکنی به رسم بنده پروری مرا خطاب میکنی بـساط خـانۀ کـرم هـمـیشه فـرق میکند دعا نکرده هم مرا تو مستجاب میکنی خداشناسی من از مُحـرّمت شـروع شد زمان گریه در وجـودم انـقلاب میکنی به ارضیان و عرشیان چقدر فخر میکنم برای نـوکـری مرا که انتخـاب میکنی همین که دور میشوم مرا به روضه میکشی زمین که میخورم به سوی من شتاب میکنی به گردش دو دیدهات شفاعت قیامت است در این جهان به ما کرم علیالحساب میکنی چه خوبم و چه بد، مرا به دست دیگران مده خودت مرا عذاب کن، اگر عذاب میکنی دوباره خواب دیـدهام پـیاده سوی کربلا روانـهام ز مـرقــد ابـوتـراب مـیکـنـی بریز در سبوی من کمی ز جام معرفت سبوی خالیام اگر پُر از شراب میکنی به زیر دشنه هم دعا برام میکنی، ولی بگو چرا محاسنت به خون خضاب میکنی؟!
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
دلم از روز ازل خورده به نامت ارباب کن دعا تا که شوم عـبد مدامت ارباب گر دهی یا نـدهی حـاجت من میدانی تا قـیـامت شـدهام عـاشق نـامت ارباب به همان ذکر حسین جان که نوای زهراست نام تو در دو جهان کرده قیامت ارباب لحـظۀ روضه چه باکم ز گنه معـتقـدم نفسِ وحشی بشود عاشق و رامت ارباب بِشِکـن بال و پـرم را که کـنون آمدهام نـتـوانـم که پَـرم از سـر بـامت اربـاب دیدن کرب و بلای تو نصیـبم چو نشد کنم از دور ز دل عرض سلامت ارباب تو بـیا جـان یـتـیم حـسـنت کن نظـری تا شوم نوکر دربست و غلامت ارباب جان قـاسـم تو بـیا و بـخـرم، تا بـشـوم سـیـنه بشکـسـته فـدایی قـیـامت ارباب مستم از بادۀ لعـلی ز عـسل شـیرین تر قـاسمی مسلـکم و تـشـنۀ جامت ارباب تیغ بر دست شدم بیسر و پای عشقت تا که لـبـیک بگـویـم به پـیـامت ارباب غربتت میکُشدم عاقبت ای شاه غریب گر بگوشم برسد حُـزن کلامت ارباب لحـظـۀ مرگ چه بـاکی که کنی امدادم جان فدای تو و این مشی و مرامت ارباب
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام
مثل گدا هرشب از این در فیض بردیم در خـدمـت آل پـیـمـبـر فـیـض بـردیـم نَقـل فـضیلتهای مـولا مَـسـتـمان کرد بیش از همه از ذکر حیدر فیض بردیم از خُـطـبـۀ آغــاز مـنـبـر خـیـر دیـدیـم از روضۀ پـایـان مـنـبـر فـیـض بـردیم ما شب به شب در کسوتِ خدمتگزاری مانـنـد اَسْـلَم، مثـل قَـنـبـر فـیـض بردیم ما ظاهراً با روضه خواندن فیض دادیم در اصل از این فیضِ اکبر، فیض بردیم ما اشک خود را نوش جان کردیم یعنی از طـعـم نـاب آب کـوثـر فـیض بردیم شبهای جمعه در حـرم مهـمان شدیم و از« وا حُسینا» های مـادر فـیـض بردیم آه سه ساله، خـرمن دل را که سوزانـد جای ضرر دیـدن، مُکـرّر فیض بردیم دِینِ حُـسین و زینـبش بر گردن ماست بسیار از این خواهر برادر فیض بردیم خــون گـلـویـش آبــروی دیـن مــا شـد از حـنجـر در زیر خـنجر فیض بردیم
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام
اگر که عـمر زیـادم دهد خـدای حسین هـزار سـال بسـوزم فـقـط برای حسین حسیـنیام! به دو عالم چکار دارم من! گـذشـتهام ز دو عـالـم به اتکـای حسین حسین روح نماز است و پنج نوبت را سر نماز میافتم به دست و پای حسین براش سیـنـه زدم سـیـنهام حسیـنـیه شد نوشته روی دلم مجـلس عـزای حسین! همیشه مـادر دلخـستهام به من میگفت مباد فاصله گیری ز روضههای حسین! رفیق! کرببلا دعوتی ست! پولی نیست! برات کرببلا چیست؟ یک دعای حسین نـیـابـتـاً ز حـسـن کـربـلا بـرو امـسـال ببر سـلام حسن را به کـربـلای حسین
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیهالسلام
قـرار سـوته دلان است کـربلای حسین فضای کوچه دل پُر شد از هوای حسین خـدا به غـیر خـدایی هـر آنچه که دارد تـمام را هـبـه کرده فـقـط برای حـسین
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
اینکه افتاده به سمتِ تو مسیرم کافیست تا قیامت شدهای نِعـمَ الاَمیـرم، کافیست جز حسین بن علی عشقِ دگر نیست مرا در همین حد که به عشقِ تو فقیرم کافیست شـاعـر و خــادم و مـداح نـدارد فـرقی اینکه یک نوکرِ ناچیز و حقیرم کافیست! من اگر با کـرم و لطـف و عـطایت آقا حاجتِ دیدنِ «شش گوشه» بگیرم کافیست دستِ دل را به ضریحت برسانم روزی آنقَـدَر گـریه کـنم تا که بمـیرم کافـیست
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
تا مینـشـینم زیر پـرچـم کـنجِ هیئت در سیـنهام داغ تو میگیرد حـرارت شکـر خـدا هـستم غـلام خـانـهزادت از کودکی در روضهها دارم اقامت از تو، به من خـیـرِ فـراوانی رسیده از من به تو تنها فقط عرضِ ارادت در حـیـرتم از لطـف و از آقـاییِ تو از بخـشـش دسـتانِ تو وقـت شهادت پـیـراهـن و انگـشـترت را دادی آقـا حاجـاتِ قـلب دشـمنت هم شد اجابت بر پیکرت یک جای بوسیدن نمیدید سرنیزهها انداخت زینب را به زحمت دیدم برای کُـشتنت ای عـشقِ مظلوم شمـشـیـرها کـردنـد با نـیـزه رقـابت در قـتـلگـاهِ تو «بُـنـیّ» گـفت مـادر من را به هم میریزد عمری این عبارت!
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
مـا بـیقـرار سِـرّ نـی و نـینـوا شدیم از لحـظـهای که با غـم تو آشـنا شدیم مـا را نـیـافـریـد خـدا، جـز بـرای تو ما از ازل به عـشق شـما مبـتلا شدیم
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
ای سـر به زیرِ محـضرِ تو سربلندها! دار و نــدارِ زنــدگـی مــسـتـمـنــدهـا! ای آسمانِ خاکِ قـدومت سـتارهخـیـز! هـسـتـنـد، زیـر پــای تـو بـالابـلـنـدهـا باید کـنار لشکـر مویت سپـر شکـست ای خـاکـسـارِ تـو سـر قَــدّارهبـنــدهـا! بارانِ خیر، میچکد از چترِ روضهات هـستـیم، در امانِ تو دور از گـزنـدها بـا نـام تـو دکـانِ عـسل بـاز کـردهایـم بخـشـیدهایم، قـدری از آن را به قندها با ریـشههای پرچـمِ تو عشق میکـنیم پس بیخـیالِ عـشق، به گـیـسوکـمـندها گـنـبد طلا و پرچمِ سرخ و ضریح تو دل بُـردهاند، از همه مـشـکـلپـسـندها
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
غبار راهم و در کوی تو وطن دارم هزارشُکر از این منسبی که من دارم کـبوتـران حـریم تو شاهـدنـد ای شاه چهقدر دور حرم شوق پَر زدن دارم اگرچه بوده هـمیشه سکوت ترجـیحم مخاطبـم که تو باشی؛ سر سخن دارم از آن زمان که خودم را شناختم ارباب به پای تـشنگیات مِیلِ سوخـتن دارم به یاد روضۀ انگـشتر توأم که هنوز به دست خویشتن انگـشـتر یمن دارم پس از حکایت پیراهنت که غارت شد به حُکم شرع فقط پیرهن به تن دارم بگو که بعد وفـاتـم مرا کـفـن نکـنـند که من غـلامـم و آقـای بیکـفـن دارم
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
مـیان این هـمه مخـلـوق برگـزیده شدم بـرای گـریـه بـه داغ تـو آفـریـده شـدم اگرچه وصل نصیبم نشد، همین کافیست یـکـی دو بـار حـوالـی یــار دیـده شـدم همین که اهل توأم، کار من نه، کار تو بود رمیده از همه جا سمت تو کـشیده شدم اگرچه هیچ ندارم، سلاح گریه که هست به لطـف خـشـکی لبـهـات آبـدیـده شدم نــبــود آتـش داغ تـو خــام مـیمـانــدم به مجـلس تو رسـیـدم اگر رسـیده شدم به ذکر نام شریفت گذشت عمرم و من خوشم که پیش نگاه خودت خمیده شدم
: امتیاز
|